آذربایجان (آرازاولکسی )

سخنان گوهر بار دکتر علی شریعتی

سه شنبه, ۲۶ دی ۱۳۹۱، ۰۳:۴۶ ب.ظ
و هر روز او متولد میشود؛

عاشق می شود؛ مادر می شود؛ پیر می شود و میمیرد...

و قرن هاست که او؛ عشق می کارد و کینه درو می کند چرا که در چین و
شیارهای صورت مردش به جای گذشت زمان جوانی بر باد رفته اش را می بیند و
در قدم های لرزان مردش؛ گام های شتابزده جوانی برای رفتن و درد های منقطع
قلب مرد؛
سینه ای را به یاد می اورد که تهی از دل بوده و پیری مرد رفتن و فقط رفتن
را در دل او زنده می کند...  و اینها همه کینه است که کاشته می شود در
قلب مالامال از درد...! و این, رنج است

.........................................................................................................

به سه چیز تکیه نکن   ،   غرور، دروغ و عشق.   آدم با غرور می تازد،با
دروغ می بازد و با عشق می میرد .     

........................................................................................................

اگر تنهاترین تنها شوم باز خدا هست او جانشین همه نداشتنهاست
........................................................................................................


اگر مثل گاو گنده باشی،میدوشنت، اگر مثل خر قوی باشی،بارت می کنند، اگر
مثل اسب دونده باشی،سوارت می شوند.... فقط از فهمیدن تو می ترسند

.........................................................................................................

هر لحظه حرفی در ما زاده می‏شود

هر لحظه دردی سر بر می‏دارد

و هر لحظه نیازی از اعماق مجهول روح پنهان و رنجور ما جوش می‏کند

این ها بر سینه می‏ریزند و راه فراری نمی‏یابند

مگر این قفس کوچک استخوانی گنجایش‏اش چه اندازه است؟



۹۱/۱۰/۲۶
محمد رضانژاد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی