فقط به خاطر پول
جمعه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۲، ۰۶:۰۵ ب.ظ
پیرمرد نارنجی پوش در حالی که کودک را در آغوش داشت با سرعت وارد بیمارستان شد و به پرستار گفت:خواهش می کنم به داد این بچه برسید. بچه ماشین بهش زد و فرار کرد…
پرستار: این بچه نیاز به عمل داره باید پولشو پرداخت کنید!
پیرمرد: اما من پولی ندارم؛ پدر و مادر این بچه رو هم نمی شناسم. خواهش می کنم عملش کنید من پول و تا شب براتون میارم…
پرستار:با دکتری که قراره بچه رو عمل کنه صحبت کنید.
اما دکتر بدون اینکه نگاهی به کودک بیندازد گفت : این قانون بیمارستانه! باید پول قبل از عمل پرداخت بشه.
اما صبح روز بعد ...
دکتر بر سر مزار دختر کوچکش اشک می ریخت…
و فقط به خاطر پول!
۹۲/۰۱/۱۶