آذربایجان (آرازاولکسی )

مرا ببخش

سه شنبه, ۱۷ تیر ۱۳۹۳، ۰۷:۰۷ ق.ظ

میخواستم بابت هر گناهی شمعی روشن کنم

سوختنش را ببینم و جهنم را یاداور شوم

اما گناهانم انقدر زیاد بودند که ترسیدم

ترسیدم دنیا را به اتش بکشم!

خدایـــــــــــــــــــــــــــــا

بابت هرشبی که بی شکر سر بر بالین گذاشتم

بابت هر صبحی که بی سلام به تو اغاز کردم

بابت لحظات شادی که به یادت نبودم

بابت هر دلی که شکستم

بابت هر گره که به دست تو باز شد و من به شانس نسبتش دادم

بابت هر گره که به دستم کور شد و مقصر تو را دانستم

مرا ببـــــــــــــــــــــــــــــــخش خـــــــــــدا

۹۳/۰۴/۱۷
محمد رضانژاد

نظرات  (۳)

یک شمع روشن برای همه ی تنهاییم...

یک شمع خاموش برای همه ی با تو بودن ها....

نه بگذار خاموش بماند؛

نمیخواهم بفهمد تو در کجای این خانه ی تنهایی حضور داشتی

تا هنگام نبودنت

جای خالیت را نشانم دهد

و تنهاییم را مسخره کند....
۲۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۲۰ مهدی احمدی
مطالب خیلی خوب بود از زحمات شما سپاس گذارم
پاسخ:
لطف دارین 
۲۶ دی ۹۵ ، ۱۹:۲۶ مهدی احمدی
قدر صبوری باش که این نیز بگذرد/این روزهای زرد و غم انگیز بگذرد  آری بهار پشت زمین لانه کرده است/چیزی نمانده که پاییز بگذرد        گفتم کنار مردم نامرد زندگی؟؟/گفتی صبور باش که این نیز بگذرد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی