آراز حسرتینن سنینله باخیر و یولداش اولماغینی هئچ زاماناونوتمور
آراز حسرتینن سنینله باخیر و یولداش اولماغینی هئچ زاماناونوتمور
تقدیم به تمامی عاشقان
آغلییا بیلممیرم گوزلریمین یاراسی وار
سوزلریمی یازاممیرام اللریمین یاراسی وار
حاققه ساری گدممیرم کیشلاریمین یاراسی وار
اولایدم بیریل کیمین زولفیلری هوریدیم
مانع اولان گوزللیغه پرده کیمین چکیدیم
عشقینه حیران اولوب بیر دنیانی گزیدیم
چارقاتیوی باشدان آلیب اطرافیندا ن گچیدیم
اورگیمین سوزلرینی گیزلینچیده دییردیم
مانع اولان آریلیغا بیر تصویره چکیدیم
ارس سرزمینی که با وجود تاریخ کهن که بر سینه اش حک شده به خاطر بی توجهی مسئولین بی مسئول به باد فراموشی رفته است .
آیا سهم ما از این منطقه فقط غرق شدن جوانان ما ست که هر ساله تعدادی جوان بخاطر نبود حتی سایه ای از امکانات شغلی ورفاهی بخت خویش را با مرگ خودشان خود ازمایی می کنند.
هیچ مسئولی آه و فریاد جوانان غرق شده را نمیشنود
هیچ مسئولی داد و فریاد درختان جنگل که هر روز و هرسال خشکیده می شوند را نمیشنود
وای بر ما که شاید آه ارس .....
مجنون هنگام راه رفتن کسی را به جز لیلی نمی دید. روزی شخصی در حال نماز خواندن در راهی بود و مجنون بدون این که متوجه شود از بین او و مهرش عبور کرد. مرد نمازش را قطع کرد و داد زد هی چرا بین من و خدایم فاصله انداختی مجنون به خود آمد و گفت: من که عاشق لیلی هستم تورا ندیدم تو که عاشق خدای لیلی هستی چگونه دیدی که من بین تو و خدایت فاصله انداختم؟