آذربایجان (آرازاولکسی )

۷ مطلب در آذر ۱۳۹۲ ثبت شده است

تا حـــــــالا خــــــــــدا رو ســــرچ کردی ؟؟!!

از ابـــــــــــو سعیــــــد ابوالخیــــــر پرسیدند

خـــــــــــــدا را کـــــــــــــــــــــــــجا جوییــــم

ابـــــــــــــو سعیــــــــد در پاســـــــــــخ گفتد

کــــجا جـــــــستیـــــــــد کـــــــه نیـــافتید ؟

۰ نظر ۲۳ آذر ۹۲ ، ۲۰:۱۰
محمد رضانژاد
یکی از دانشجویان دکتر حسابی به ایشان گفت : شما
سه ترم است که مرا از این درس می اندازید . من که
نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در
روستایمان معلم شوم .
دکتر جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و
فقط بخواهی معلم شوی قبول ، ولی تو نمی توانی به
من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ،
نخواهد موشک هوا کند .
۰ نظر ۲۳ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۹
محمد رضانژاد
دست همیشه برای زدن نیست

کار دست همیشه مشت شدن نیست

دست که فقط برای این کار ها نیست

گاهی دست میبخشد

نوازش میکند ..... احساس را منتقل میکند

گاهی چشمها به سوی دست توست

دستت را دست کم نگیر . . .

۱ نظر ۲۳ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۸
محمد رضانژاد

کؤنولوم قوشو قاناد چالماز سنسیز بیرآن، آذربایجان،

خوش گونلرین گئتمیر مودام خیالیمدان، آذربایجان

سندن اوزاق دوشسم ده من عشقین ایله یاشاییرام،

یارالانمیش قلبیم کیمى، قلبی ویران آذربایجان

۰ نظر ۲۳ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۲
محمد رضانژاد

کودکی گل فروش با صدایی عاجزانه التماسم کرد گل بخر
گفتم برای کی؟

گفت برای هدیه دادن ب عشقت!!

گفتم اگه عشقم ب عشقش هدیه داد چی؟

لحظه ای سکوت کرد و گفت:گل هایم فروشی نیست…!

۰ نظر ۲۳ آذر ۹۲ ، ۲۰:۰۱
محمد رضانژاد
۰ نظر ۲۱ آذر ۹۲ ، ۱۵:۴۰
محمد رضانژاد
نانجیبی که مرا در این هیاهو میبرد

دختر گیسو سفیدت را به هر سو میبرد

دختری که بیشتر باشد شبیه فاطمه

ارث از مادر بزرگش درد پهلو میبرد
۰ نظر ۰۹ آذر ۹۲ ، ۱۸:۲۰
محمد رضانژاد