خدایا
آرزو می کنم ، آنچه را آرزو کنم ، که تو دوست داری
و آن آرزو را اجابت نمایی که نیک فرجامم نماید .
لیله الرغائب شب آرزوهاست
برای اجابت آرزوهای هم آرزو کنیم . . .
U-do V-ru W-mei X-na Y-fu Z-zi
طبق این قاعده اسم خودتون رو به ژاپنی پیدا کنید
A-ka B-tu C-mi D-te E-ku
F-lu G-ji H-ri I-ki J-zu
K-me L-ta M-rin N-to O-mo
P-no Q-ke R-shi S-ari T-s
ارس را در بیابان جوش باشد |
|
چو در دریا رسد خاموش باشد |
«نظامى» |
اى صبا گر بگذرى برساحل رود ارس |
|
بوسه زن بر خاک آن وادى و مشگین کن نفس |
«حافظ» |
رود (آجى) و (ارس) چون رود نیل باستان |
|
خواستار از آدمى قربان در آذربایجان |
«شهریار» |
ز دجله تا لب جیحون زطوس تا به ارس |
|
زبارس تا در شوشى ز رشت تا ششتر |
«قآنى» |
گشتیم به یک روز، همه دشت مغان را |
|
رود ارس و دامن کوه سبلان را |
«دکترمحمود افشار» |
اى صبا گر بگذرى برساحل رود ارس |
|
بوسهاى بستان به یاد من از آن سیمین زمن |
«دکترمحمود افشار» |
خوشا خاک تبریز مشکین نفس |
|
خوشا ساحل سبز رود ارس |
«ملکالشعراى بهار» |
ا
When Someone Can't Cry Then That Personality Is Weak.
اگر کسی قادر نیست بگرید، او شخصیتی ضعیف است.
When Someone Eats In an Abnormal Way Then That Person Is In Tension.
اگر کسی بطور غیر نرمال غذا میخورد، از استرس و فشارِ زیاد رنج میبرد.
When Someone Cry On Little Things Then It Means He Is Innocent & Soft Hearted.
اگر کسی به سادگی میگرید، حتی در برابر مسائل خیلی ساده، او فردی بی گناه و دل نازک است.
When Someone Gets Angry On Silly Or Small Things It Means He Is In Love.
اگر کسی به سرعت عصبانی میشود، حتا برای مسائل کوچک و پیش پا افتاده، این بدان معناست که او عاشق شده است.
So True, Try To See All These In Real Life, You Will Find All ...
اگر به اطراف خود بخوبی نگاه کنید،همه این موارد راخواهید یافت...
Try to understand people ...
| |
|
وقتی کودکند می خواهند برای مادرشان هدیه بخرند ولی پول ندارند .
وقتی که بزرگتر می شوند ، پول دارند ، ولی وقتِ هدیه خریدن ندارند.
وقتی که پیر می شوند ، پول دارند ؛ وقت هم دارند ، ولی مادر ندارند !...........
نه دن ساچلارون، آغاریــب آنا
یوخسا باشو وا، قار یاغیب آنا
او گولن یوزون ، سارالیــب آنا
قربانون اولـــوم ،یا لقوز قالموشام
اگنونده لباس ، بیا ضـــدور آنا
اللهیــم آننو وا ، نـه یازدور آنا
مـن تک اوغولا ، نـــــیازدورآنا
اوره گیم دولوب ، چوخ آغلامیشام
عرشه یتیشوب دور آهیم آنا
نه دور گوره سن ،گناهیم آنا
اومیــــدیم آنــا، پناهیــ ـم آنا
گــئد یب پناهیم ،حالا قالمیـــشام
باشیمین تاجی ، اوره گیم آنا
اوده نعمتیم ، چوره گیم آنـــا
غملی گونومده ، دیرگیــم آنا
سن سیز اویمده ،"غریب"اولموشام
در گذشته های دور پادشاهی بیگانه بر سرزمین مادری مسلط شد. او بد خواه و در عین حال زیرک بود. و وزیری داشت از خودش بسی بد خواه تر و زیرک تر. به او امر کرد که راهی بیاب تا بر روح و جان این مردمان مسلط شوم بدون آنکه بفهمند و اعتراضی بکنند. وزیر تفکری کرد و طوماری بنبشت و به جارچیان داد تا در سراسر شهرها و دیهات ها بخوانند. قوانین جدید اعتقاد به دین قدیم و سواد آموزی را غیر قانونی اعلام کرد. و مالیاتها را به سه برابر افزایش داد. شب زفاف عروس از آن شاه بود و ارزش جان مردمان به اندازه چهارپایان کشور همسایه که موطن اصلی شاه بود اعلام شد. هر گونه اعتراض و مخالفت با این قوانین مجازات مرگ داشت و در نهایت طبق این قوانین گوزیدن و چسیدن هم ممنوع اعلام شد.
پادشاه گفت: ای وزیر این همه فشار آنان را به شورش وا خواهد داشت و مگر قرار نبود انقلاب مخملی کنیم؟ وزیر گفت: نگران نباشید اعلیحضرت. به بند گوزیدن دقت نفرمودید. همان سوپاپ اطمینانیست که انرژی اعتراضشان را خالی کنند.
و چنین شد که وزیر گفت. مردم لب به اعتراض گشودند که این ظلمی آشکار است. این طبیعی است که پادشاه بخواهد مردم را به دین خودش در آورد و یا سواد خواندن آنان را بگیرد. همچنین افزایش مالیات همیشه مطلوب شاهان بوده و مالکیت در شب زفاف هم رسمی قدیمیست. و بی ارزش بودن جان ما در مقابل جان مردمان همسایه هم از وطن پرستی شاه است اما دیگر منع چسیدن و گوزیدن خیلی زور است. و تازه مگر پادشاه می تواند در تمام مستراح های این سرزمین نگهبان بگمارد. آنان که باسواد تر بودند داد سخن دادند که تازه جانم خالی نمودن باد روده برای سلامت مفید است و هیچ قبحی در آن نیست. و اینان متحجرانی بیش نیستند که سرشان را در تنبان خلایق فرو می کنند. با کلی کیف به خاطر این تفسیر علمی و کلمه متحجر سر تکان می دادند و خودشان را روشنفکر می نامیدند. وگفتند تازه مگر خود شاه نمی گوزد. جک های بسیاری ساختند در مورد شاه که از فرط نگوزیدن ترکیده, یا برای کنترل بر روده اش چوب پنبه به ماتحتش فرو کرده, یا مثل سگ بو کشان دماغش را به سوراخ کون مردم می چسباند واینها را برای هم اس ام اس کردند و کلی خندیدند.نگهبانان حکومت در سراسر سرزمین پخش شدند تا اجرای قوانین را تضمین کنند. هر از چند گاهی بی خبر به مستراح ها یورش می بردند و افراد گوزو را دستگیر می کردند و به منکرات می بردند. اما مردم همچنان به چسیدن و گوزیدن در خفا ادامه می دادند و این صداهای بویناک روده شان را اعتراضی عظیم به حکومت می دانستند. مردم به صحراها می رفتند و می گوزیدند. در کوچه های شهر نگاهی به این ور و آنور می انداختند و پیفی می دادند. حتی مهمانی های زیر زمینی می گرفتند لوبیا می خوردند و گروپ گوز راه می نداختند. بعد از مدتی دیگر کسی آن ماجرای منع سواد و دین اجباری و کاپیتولاسیون و عروس دزدی و مالیات را به خاطر نیاورد و همگان سعی کردند از این آخرین حق بدیهی خوشان دفاع کنند. و در همین احوال پادشاه و وزیرش در قصر قهقهه سر می دادند که چه زیرکانه مردمان را در بخارات اسیدی خودشان غرق کرده و همگان را گوزو کرده اند.
آقایان در سن 14 تا 17 سال مانند کشور کره شمالی هستند : قدرتی !!! ندارند ولی ادعای قدرت و سرکشی می کنند
در سن 18 تا 19سالگى، مثل هندوستان هستند : برای زندگی کردن 4راه پیش روی خود میبینند : 1- کنکور ، 2-سربازی ( به عبارت بهتر آش خوری ) ، 3-یا بیشتر مواقع عاشق میشن و تا صبح واسه عشقشون شعر میگن و 4- یا نهایتا اینکه ، پایان زندگی و مرگ
در سن 20 تا 27 سالگى، مانند
کانادا هستند : بسیار خون گرم و مهربان اوج جوانی، زیبا و دلربا ؛ برای هر
دختری خیلی زود ویزای پذیرش صادر میکنند؛ در این دوران در تمام
مدت از طرف جنس مخالف زیر نظر هستند و برایشان دام های زیادی گسترانده شده است
بین
سن27 تا 32 سالگى، مانند ترکیه هستند : بدین معنا که در این مسیر پیشرفت ، در
دام گرفتار شده اند و فقط به حرف رئیس بزرگ!!!! که همان خانومشان باشد گوش
میدهند..... انباشته از عشق و امید به آینده
در سن 32 تا 40 سالگى، مثل ژاپن هستند : کاملا کاری شده اند ؛ آینده روشن را در فعالیت شبانه روزی میبینند
بین 40 تا 50 سالگى، مانند
روسیه هستند : آرام ، بسیار پهناور، بسیار قدرتمند در جامعه ؛
راهنما و حلال مشکلات
در
سن50 تا 65 سالگى، مانند کشورهای تازه استقلال یافته شوروی سابق : داری یک گذشته ى درخشان
ولی !!! بدون آینده
بعد از
65 سالگى، شبیه عربستان هستند : همگان فقط به خاطر مال و ثروت به آنها
احترام !!! می گذارند